محیا در حال مسواک زدن
بدون عنوان
محیا در حال ظرف شستن
محیا و ررفتن به مهد کودک
95/1/15 محیا جون به مهد کودک رفت مهد کودک نابغه کوچولو الان حدود 15 تا شعر حفظ شده ودوستای زیادی داره اسم مدیر مهد کودک خانم خسروی - مربی خانم مقصودی مسول غذا خانم پورقاسم وخانم فولادی هستن اولین روز رفتن به مهد کودک ...
نویسنده :
مادر محیا
19:20
تولد سه سالگی محیا
مهمونای جشن تولد محیا عمه ها - مریم خانم - خاله افخم - عمو طاهر - پسر عمه بهنام وعزیز بنی بودن ما بیشتر فیلم گرفتم عکس زیاد نگرفتیم ...
نویسنده :
مادر محیا
19:15
مهمانی خونه خانم دوستمحمدی
مروری بر خاطرات گذشته
محیا جان بخاطر درس و دانشگاه نتونستم مطالب جدید وعکس های جدید تو رو بزارم حالا هرچی عکس داری رو تو وبلاگت میذاریم محیا توی آرایشگاه طوطیا ...
نویسنده :
مادر محیا
19:07
ترسیدن از شتر
روز عاشورا همگی رفته بودیم روستای خیر آباد اونجا شتر بود وبچه های کوچک رو سوار شتر می کردن وقتی تو رو سوار کردیم ترسیدی وگریه کردی ...
نویسنده :
مادر محیا
16:28
