محیا ((خطری شده))
از روزی که تعطیل شدم هر روز مشغول کارهای عقب افتاده تو خونه هستم اصلا حواسم به محیا نبود
یک دفعه محیا گفت مامام(( دی))یعنی دالی وقتی سرم را بلند کردم دیدم بالای میز عسلی ایستاده
می خواد وسایل روی کابینت و دست بزنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی