ماه مهمانی خدا
شب نوزدهم ماه مبارک رمضون افطاری دعوت بودیم ،رفته بودیم سالن اندیشه
محیا خیلی بی قراری می کرد دوست داشت فقط و فقط بغلم باشه .بعداز مدتی گریه کردن
داخل(کریر ) نون به دست خوابش برد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
شب نوزدهم ماه مبارک رمضون افطاری دعوت بودیم ،رفته بودیم سالن اندیشه
محیا خیلی بی قراری می کرد دوست داشت فقط و فقط بغلم باشه .بعداز مدتی گریه کردن
داخل(کریر ) نون به دست خوابش برد