دعوا کردن محیا وداداش مسعود
امروز بعداز ظهر من خواب بودم یک دفعه از صدای جیغ تو از خواب بیدار شدم با داداش دعوا کردم که چرا محیا
را اذیت کردی مسعود گفت مامان من داشتم فیلم تماشا میکردم یک دفعه محیا چنان صورتمو چنگ زد که
دلم غش رفت من هم محیا رو زدم مامان تو جای من بودی چیکار می کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من هم هیچ جوابی جز گفتن اینکه مسعود جان محیا کوچیه متوجه نمیشه بعد گفتم محیا
برو داداشو ناز کن ،بوس کن تو هم این کارو کردی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی