محیا و پسر عمو ش بهدل
دیروز عمه بهجت به همراه زنعمو سودابه وبهدل ناهار اومده بودن خونه ما
من ناهار باقلا پلو با مرغ درست کرده بودم .پسر عمو بهدل خیلی دوستت داره
ولی تو موه های سرشو کشیدی وصورتشو چنگ زدی اون هم تورا یک کوچولو زد
داداش مسعود پسر عمو بخاطر تو دعوا کردن ،داداشت می گفت چرا خواهر منو زدی
پسر عموت هم می گفت واسه این که خواهرت منو چنگ زده خوب کاری کردم زدم
ولی تا شب آشتی کردین من هم چند تا عکس ازتون به یادگاری گرفتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی